زندگي قرار نيست هميشه روي خوش‌اش را نشان بدهد. اگر روزي به هر دليلي مرد خانواده در تنگنا قرار گرفت، آن‌وقت نوبت خانم خانه است كه مديريت مشكلات خانه را برعهده بگيرد تا آب‌ها از آسياب بيفتد و خانه و خانواده همچنان استوار و پا برجا باقي بماند؛ اين هنري بود كه بسياري از مادران نسل قبل ما داشتند. در خاطرات كودكي‌مان اگر بررسي كنيم رد پاي مادربزرگ‌هايي كه پدربزرگ ورشكسته را ياري مي‌كردند و كنار او مي‌ماندند تا اوضاع دوباره روبه راه شود، به چشم مي‌خورد. اين يك فن مقدس زنانه است كه فقط هم از عهده آنها برمي‌آيد البته اگر بخواهند. متأسفانه گاهي اوقات خانم‌ها به جاي اينكه شنونده و حامي شوهر خود در برابر مشكلات باشند آنقدر از مشكل پيش آمده وحشت مي‌كنند و هراس دارند كه نه‌تنها معضل را حل نمي‌كنند بلكه آن را بزرگ‌تر و عميق‌تر مي‌كنند.
- شرايط اورژانسي در خانه
اولين چيزي كه در مواقع اورژانسي بايد رعايت كنيد اين است كه خونسردي خود را كاملا حفظ كرده و نگذاريد شرايط ايجاد شده تمام زندگي‌تان را تحت‌تأثير خود قرار دهد. اگر همسرتان به خانه مي‌آيد و از حال و روزش مي‌فهميد كه خبر بدي در راه است و اتفاقي افتاده كه همسرتان اينقدر به هم ريخته، بايد به‌جاي اينكه روحيه‌تان را از دست بدهيد يا پاپيچ بشويد تا همان اول، همه ماجرا را براي‌تان تعريف كند، آرامش‌تان را حفظ كنيد. سعي‌تان بر اين باشد كه هميشه به عنوان يك حامي كنارش بمانيد و به او بفهمانيد متوجه اين شده‌ايد كه اوضاع از حالت عادي خارج شده اما بگذاريد تا خودش هر وقت احساس كرد كه مناسب است، در موردش با شما حرف بزند. اينكه او نگراني و اضطراب را در رفتار شما ببيند باعث مي‌شود تا اوضاع بحراني‌تر شود. هر گاه كه از مشكل پيش آمده صحبت كرد، به‌جاي اينكه با سؤال‌هاي بي‌مورد كار را سخت‌تر كنيد، به او نشان دهيد شرايط جديد را درك مي‌كنيد و تمام تلاش‌تان را خواهيد كرد تا اوضاع سر و سامان بگيرد.
- دانه‌هاي اشك تخريب كننده
يكي از راه‌هايي كه خانم‌ها براي تخليه هيجان‌‌هاي منفي و حتي مثبت‌شان به‌كار مي‌برند، گريه كردن است. اين كار به شما كمك مي‌كند تا آرامش‌تان تا حدي حفظ شود و اصطلاحا سبك شويد اما واقعيت اين است كه گريه كردن شما وقتي زندگي‌تان به‌خاطر مشكلي از جانب همسرتان دچار تغييرات نامناسب شده است، اين حس را القا مي‌كند كه وضع از آنچه همسرتان فكر مي‌كرده، خراب‌تر است و او در اين شرايط احساس بي‌كفايتي مي‌كند. گريه از روي ناراحتي شما حتي اگر همسرتان چندان به روي خودش نياورد، از درون او را خرد خواهد كرد. اگر شوهرتان به خانه بيايد و بگويد كه ماشينش را دزد برده است، گريه شما چه معني‌اي مي‌تواند داشته باشد؟ اينكه ماشين را خيلي دوست داشته‌ايد، اينكه نمي‌توانيد تحمل كنيد هنوز قسط‌هايش و تمام نشده و ماشين را از دست داده‌ايد يا مي‌تواند معني‌اش اين باشد كه بازهم بايد بدون ماشين به مهماني برويد؟ همه اينها يعني همسرتان نمي‌تواند از پس اين مشكل بر بيايد. شايد به راستي جوري باشد كه نتواند تا مدت‌ها ماشين ديگري بخرد اما قدم زدن در خيابان در كنار يك مرد آرام و با روحيه بهتر است يا زندگي با مردي كه عصبي و خسته است و چون ماشين ندارد حاضر نيست زيبايي‌هاي پاييز را ببيند؟ رفتار بعدي همسر شما ارتباط مستقيم با شما و عكس‌العمل‌تان دارد.
- همراهي آرامش بخش
همه ما مي‌دانيم كه بهترين راه در مواجهه با مشكلات زندگي حفظ آرامش است اما اين حفظ آرامش كار ساده‌اي نيست. صرفا با بيان اينكه من آرام هستم و اين مشكل چندان هم سخت نيست، نمي‌توان رفتاري توأم با آرامش داشت. شما بايد براي رسيدن به آرامش و داشتن رفتاري متعادل، با خودتان تمرين كنيد و راه‌هايي را برويد كه بر آرامش‌تان بيفزايد. نخستين و بهترين راه ياد خداوند است كه در تمام مشكلات مي‌تواند آرام‌تان كند. اگر همسرتان ورشكست شده است، ايمان به اين موضوع كه رزق‌وروزي دست خداست، حال‌تان را بهتر مي‌كند. اگر او دچار بيماري شده است، باور به اينكه برگي بدون خواست خداوند بر زمين نمي‌افتد، شما را قوي‌تر مي‌كند و كمكي است تا با روحيه‌اي قوي كنار او باشيد و همراهي‌اش كنيد. پس در اين شرايط براي رسيدن به آرامش بيشتر به ريسمان توسل و توكل به خداوند كه قادر مطلق است چنگ بزنيد تا تكيه گاهي محكم پيدا كنيد.
- از عزت نفس شوهرتان حمايت كنيد
ممكن است دل‌تان بخواهد با كسي درباره مشكل همسرتان مورد صحبت كنيد. درددل كردن در بسياري مواقع باعث آرام‌شدن شما مي‌شود اما در اين مورد خاص دقت بيشتري داشته باشيد. برخي مسائل را نمي‌شود پنهان كرد، در اين صورت بدون اينكه شاخ و برگش بدهيد بگذاريد در طول زمان و آنقدر كه لازم است ديگران با خبر شوند اما در شرايطي كه مي‌شود موضوع را پنهان كنيد، حتما از ديگران حتي نزديك‌ترين افراد خانواده‌تان آن را مخفي نگه‌داريد؛ مثلا ممكن است تصادف همسرتان و خانه نشيني چند هفته‌اي او را نتوانيد مخفي كنيد اما اگر همسر شما شغلش را از دست داده است، لزومي ندارد، تلفن را برداريد و سير تا پياز موضوع را براي مادرتان تعريف كنيد. مي‌توانيد صبر كنيد تا او مجددا شغل مناسبي پيدا كند. حتي در برخي مواقع بچه‌ها هم مي‌توانند از مشكل به‌وجود آمده بي‌خبر بمانند. اگر همسرتان حس كند مشكلش به همه مخابره شده و در نگاه اطرافيان عزتش خدشه‌دار شده است، برگشتن به شرايط عادي كار سخت تري خواهد بود.حتي اگر مشكل او بيماري‌اي مثل بچه‌دار نشدن باشد، بازهم بهتر است خيالش را راحت كنيد كه اين يك راز دو نفره است. هر چه بتوانيد مشكل ايجاد شده را در حريم دو نفره‌تان نگهداري كنيد، زودتر مرد زندگي‌تان را چون گذشته محكم و مقتدر مي‌بينيد. فراموش نكنيد در روزهايي كه او در حال كنارآمدن با شرايط سختي است كه در زندگي‌اش ايجاد شده، خيالش را از مسائل ديگر راحت كنيد تا بتواند با تمام قدرت با مشكل مبارزه كند. اينكه فرزند‌تان در درس هايش ضعيف شده يا مسائلي از اين دست را خودتان سر و سامان دهيد.اقتدار و قدرت شما كمك مي‌كند تا او زودتر بتواند از بحران بگذرد.
نظر شما